برای شاملو

می‌خواهم خواب اقاقیاها را بمیرم.

خیال‌گونه
در نسیمی کوتاه
که به تردید می‌گذرد
خواب اقاقیاها را
بمیرم.

می‌خواهم نفس سنگین اطلسی‌ها را پرواز گیرم.

در باغچه‌هایِ تابستان،
خیس و گرم
به‌نخستین ساعاتِ عصر
نفس اطلسی‌ها را پرواز گیرم.

حتی اگر
زنبق کبود کارد
بر سینه‌ام
گل دهد –
می‌خواهم خواب اقاقیاها را بمیرم در آخرین فرصتِ گل،
و عبور سنگین اطلسی‌ها باشم
بر تالارِ ارسی
به‌ساعت هفت عصر.

- احمد شاملو

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد