یادداشتهای گذری
یادداشتهای گذری

یادداشتهای گذری

یادداشتی بر مطلب سایت ترکمن سسی

سایت ترکمن سسی در خبری تحت عنوان " پنجمین نشست فعالان غرب استان برگزار شد " اقدام به انتشار مطلبی در مورد «عبدالحکیم فیروزی» کرده است. 

نگارنده مطلب در مورد آقای فیروزی مرقوم داشته اند که: "آقای فیروزی علی رغم قول قبلی، پیام دادند که در روز جمعه غروب در جلسه شورای معاونان اداره کل آموزش و پرورش در علی آباد درگیر هستند و علی رغم اینکه حتی روز پنج شنبه هم بر حضور در این نشست تاکید داشتند از حضور در آن اجتناب کردند .

ما نمی دانیم آیا این عدم حضور با شایعات مربوط بر عدم حضور حکیم حاجی در انتخابات آتی و حضور برادر ایشان بجای وی ارتباط دارد یا خیر؟"


حال چند سوال از نویسنده:

1. دوستان سایت ترکمن سسی که ادعای شفاف سازی و اطلاع رسانی دارند میتونن صحت و سقم ادعاهای آقای فیروزی رو از روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش استان گلستان پرس و جو بفرمایند.

2.دوستان سایت ترکمن سسی حتما قبول خواهند داشت که آقای فیروزی در یک زمان واحد نمی توانند که در دو مکان مختلف حضور داشته باشند. پس با توجه به جایگاه فعلی آقای فیروزی در معاونت اداره کل آموزش و پرورش استان گلستان حضور ایشان در جلسه شورای معاونین قطعا در درجه بالاتری قرار خواهد و حضور در آن جلسه ارجحیت بیشتری دارد.

3.جلسه دوستان در غرب استان به احتمال قریب به یقین آخرین جلسه از این نوع نخواهد بود پس عدم حضور در این جلسه نمی تواند بیانگر هدف خاصی که نویسنده گرامی در پی آن هستند، باشند.


در انتها از تمامی دوستان خواهش میکنم نیات شخصی خودشون رو در مسئله مهمی مانند اتحاد دخیل نکنند.

بازگشت به وبلاگ نویسی

سلام عرض میکنم خدمت عزیزان..

حدود دو سال پیش یعنی تا کوران انتخاب ریاست جمهوری یازدهم و چند ماه بعد از اون فعال بودم.

اما با توجه به اتفاقات بی خیال شدم...اما خب دیدم بازم برگردم به جایی که بتونم راحت بنویسم و یادداشت بنویسم برای ثبت در تاریخ..انشالله اینبار ادامه دار باشه این تلاش 

تو جوانی من را گرفتی.....!

من هر چقد فکر می‌کنم نمی‌فهمم چرا یه آدم نوزده، بیست ساله باید حسرت عمر رفته و این هشت سال و این‌هارو در دوره آقای احمدی نژاد بخوره...؟؟؟؟

 مثلا پونزده سالگی توی اول دبیرستان ستاره‌دار شد نتونست بره دوم دبیرستان؟ مجبور شد به خاطرتورم دو شیفت کار کنه؟ توی چهارده سالگی سوار ون‌های ارشاد کردن بردنش دارالتادیب؟ یه عده رو "جوِّ " چه گذشت بر ما " و این‌هاست برشون داشته و یه توهم ملویی هم گرفتن بیخود و بی جهت دیگه؟!


«تمام این جوگیری ها از سر این عکس شروع شد.!»

پ. ن : اینقد جوِّ " چه گذشت بر ما " و "جوانیم را حلالت نمیکنم" و اینارو گفتین ما هم یه فازی گرفتیم دیگه؟!
 

یک نکته نیمه‌جدی درباره کابینه و روحانی

بسم الله الرحمن الرحیم

بعد از تنفیذ و تحلیف و ارائه لیست وزرا توسط آقای روحانی، بعضی از انتقادات به چینش کابینه مطرح شد که بر خودم لازم دیدم تا یک نکته نیمه جدی درباره کابینه و شخص آقای روحانی بنویسم که این مرقومه به شرح ذیل ارائه میشود :

روحانی در ظاهر و در باطن هیچ ربطی به موسوی و کروبی و جنبش سبز ندارد. این را بنویسید روی کاغذ و بزنید به دیوار اتاقتان. چه قبل و چه بعد انتخابات، هیچوقت و هیچ‌موقع تاکید نکرد که حتی کاندیدای اصلاح طلبان است. کسانی‌که از سال‌ها قبل او را می‌شناختند او را وابسته به اردوگاه راست سنتی و از نزدیکان به هاشمی‌رفسنجانی می‌دانستند. روحانی حتی بیشتر از همه، به ناطق نوری نزدیک بود و در سال 76 هم زمزمه‌هایی بود که ایشان معاون اول آقای ناطق‌نوری باشد. آقای روحانی در کنفرانس مطبوعاتی بعد از انتخابات هم چند بار و به صورت‌های مختلف گفت که به اردوگاه فکری خاصی تعلق خاطر ندارد. این نکته را باید بعضی‌ها ملکه ذهنشان کنند که ایشان نه تنها به جنبش سبز علاقه یا ارتباطی ندارد که خیلی خودش را وابسته به گفتمان اصلاح‌طلبی هم نمی‌داند. 
اما او واقعا به شعارهایی که قبل از انتخابات داده است و گفتمان "اعتدال" که تعریفش کرده است باور دارد. به نظرم روحانی همین چند سال پیش و از همان سال‌های شورای عالی امنیت ملی و اواخر دهه هفتاد هم همین آدم بوده است. آدم میانه‌ای به شدت پراگماتیست که با تکیه بر خرد ابزاری، در عرصه اقتصاد به شدت لیبرال ( به نظر می‌رسد تا حدی نزدیک به نئو لیبرال‌ها) و در عرصه سیاست هم نوعی نگاه امنیتی با ابعاد نرم‌افزارانه آن دارد و در زمینه فرهنگی مانند اطرافیان دیگر آقای هاشمی، دارای نگاه نسبتا باز و روادارانه‌ای می‌باشد. 


اما ما کمی آدم‌های عجیبی هستیم. موقعی که قصد قانع کردن دیگران را برای شرکت در انتخابات داشتیم،تمام این چیزها را یادمان می‌آمد. از خطر "جلیلی" حرف می‌زدیم و از کاندیدای "حداقلی" که قائل به حق حیات سیاسی برای نیروهای تحول‌خواه باشد و این‌که صرفا بازی را اندکی به هم بزنیم. بعد اینکه رای خوانده شد شاید به خاطر همان جشن کاریکاتوری و ساده که بیشتر به خاطر شمردن آرا بود تا پیروز شدن اصلاح‌طلبان، یک‌سری را یابویی برداشت که انگار جنبش سبز به ثمر نشسته است و بعد "پیروزی" را زیر بغلشان زدند و مطالباتشان را در جیبشان گذاشتند و با خودشان این‌طرف آن‌طرف بردند که یا این یا هیچ‌چیز؟ 
یکی در فیسبوک بعد پیروزی روحانی نوشته بود که گُل بگیریم و برویم پیشواز زندانیان سیاسی که پیروز شدیم و آزاد شدند و یکی دیگر هم پیشنهاد می‌داد که تاجزاده را وزیر کشور کنید و امین‌زاده را وزیر امور خارجه. این گروه، همان آدم‌هایی هستند که وقتی توپ وارد زمین حریف بشود، زمین بازی را ول می‌کنند و می‌روند دور تا دور زمین گشت افتخار می‌زنند و "بر طبل شادانه بکوب" می‌خوانند و توپ وارد زمین تیم خودی که بشود، شروع می‌کند به دروازه بان فحش دادن که " این چه گلیه که الان میخوای بخوری آخه لامصب؟"

اگر ندانیم که روحانی چه کسی‌است و چطور می‌اندیشیده و خاستگاه سیاسی و فکری‌اش کجاست و حساسیت‌های اصلی‌اش چیست، اگر یادمان برود که آقای خاتمی هم چه وقتی که می‌خواست از او حمایت کند و چه بعد از پیروزی‌اش در انتخابات، بارها تاکید کرده که روحانی اصلاح‌طلب نیست اما ما از مطالباتش حمایت می‌کنیم، آن وقت مثل امروز شروع می‌کنیم داد و بیداد کردن که دو سه تا از وزرای این آقا، اصول‌گرا هستند و عده‌ای دیگر هم می‌آیند دفاع کنند که او قصد داشته با این کار دهان فلانی و فلان کَسَک را ببندد و کسی نمی‌گوید که ترکیب کابینه تا حد زیادی و به جز سه چهار نفر، نزدیک‌ترین ترکیب به افکار و مواضع سیاسی روحانی است. 
روحانی نه نماینده اصلاحات است و نه کاندیدای اصلاح‌طلبان. روحانی عملگرایی است که ایران را در شرایطی که نوعی "ضد-عقلانیت"ِ غریب و کم‌نظیر به اینجا کشانده است، تحویل می‌گیرد و قرار است با اتکا به عقلانیت(طبعا عقیم و متناقضِ بعد از این هشت سال)ِ لیبرالی به سطحی از عقلانیت بازگرداند و ما برای دفع خطر جلیلی و متوقف کردن این روند به او رای داده‌ایم و به این امیدواریم که با گشایشی نصفه و نیمه در فضای سیاسی و فرهنگی کشور، زمینه تا حدی برای حیات مجدد نیروهای اجتماعی و سیاسی تحول‌خواه باز شود. با همه این‌ها روحانی، کمی از آنچه که فکرش را می‌کردیم جلوتر هم هست. او به مدد همین مشی عملگرایانه‌اش تقریبا با بسیاری از مطالبات اصلاح‌طلبانه در حدی که کلیت سیستم را به چالش نکشند همراه است و این خودش می‌تواند ضامن کمتر شدن ضربات به جامعه مدنی از پای در آمده امروز ایران باشد. 

من بی تو هیچم...!

در کام طوفان، ماندم سرگردان..

بــــــــــرس بر دادم، ای نور ایمان..

به تــو روو کردم، با چشمی گـــریان..


من بی تو هیچم.....


ابر بارانم، دور از یارانم...

رها کن یا رب، از این زندانم...

نمانده طاقت، بر جسم و جانم..

ببخش از رحمت، سر و سامانم...


 من بی تو هیچم ...



آزار دختر 18 ساله توسط پسر ۷ ساله/کشف حشیش در جیبهای وی توسط مامورین

پدرساسان یک پزشک است و من هم لیسانس حسابداری دارم. در تمام خانواده ما یک نفر وجود ندارد که سابقه کیفری داشته باشد. این بچه برای ما آبرو نگذاشته است. هنوز هفت سال بیشتر ندارد که پروندهای حجیم در دادگاه برایش تشکیل شده است.

 زن که هق هق میکرد و اشک میریخت . وقتی دلیل آن همه بیتابی و درد را پرسیدم. با نگاهی که شادی فرسنگها از آن فاصله داشت گفت: «باورتان میشود کودک هفت ساله به جرم مزاحمت برای نوامیس محاکمه شود؟ پسرم ساسان زندگی ما را سیاه کرد. او بچه آدم نیست، بچه شیطان است. دیگر حاضر نیستم حتی یک روز او را نگه دارم. هیچ شباهتی با بچه های عادی ندارد. »و بعد که آرامتر شد، تعریف کرد:

«من و همسرم هر دو کار میکردیم ولی الان من به خاطر او کارم را از دست دادهام. ساسان از سن ۲ سالگی پیش مادرم بود. وقتی سه ساله شد آنقدر مادرم را اذیت کرد که او هم از دست بچه من خسته شد. باورتان نمیشود، بچه سه ساله با پرت کردن قاب عکس به طرف مادرم باعث شد که او بینایی یک چشم خود را از دست بدهد.

دیگر رو ندارم به دیدن پدر و مادرم بروم. بعد از آن جریان ساسان را به مهدکودک بردم. هر روزیکی از اولیای بچه های مهدکودک شکایت میکرد. ساسان چند بار بچه های دیگر را کتک زده بود. چند بار سوسک به جان بچه ها انداخته بود. باورتان نمیشود که این بچه حتی به حیوانات رحم نمیکند. بیش از صدبار ماهیهای قرمز عید را کشت. او دنبال گربهها میکند و آنها را میزند و…

یک روز با مربی مهدکودک دعوا کرد. من سرکار بودم که خبردادند بروم و ساسان را به خانه ببرم. آن روز صدبار از مربی و مدیران عذرخواهی کردم تا آنها راضی شدند یک فرصت دیگر به ساسان بدهند . هرچه از این بچه پررو و شیطان خواستم که از مربی خود معذرت بخواهد زیربار نرفت. فردای آن روز فهمیدم که ساسان در کلانتری بازداشت است.

سراسیمه از محل کارم به کلانتری رفتم. این پسر که نمیدانم باید چه چیزی دربارهاش بگویم به خاطر تلافی و اذیت مربی خود مهدکودک را آتش زد. نمیدانم اصلاً کبریت را از کجا آورده بود. به هر حال خدا رحم کرد آن آتشسوزی فقط خسارت مالی داشت. ما خسارت را پرداختیم و من مجبور شدم کار خود را رها کنم و مواظب ساسان باشم.

من که هیچ، اگر تمام دنیا هم جمع شوند از پس این شیطان برنمیآیند. از سن ۴ تا ۶ سالگی خودم از او نگهداری کردم. این دو سال برایم یک عمر گذشت.

۳۰ سال بیشتر ندارم اما موهای سرم مانند زنان کهنسال سفید شده و زود پیرشدهام. در این دو سال جرأت نداشتم پلک برهم بگذارم. اگر یک لحظه غافل میشدم، او از خانه خارج میشد. تا حالا چند بار از پدرش، عموش و من دزدی کرد. برای آن که او این کارش را تکرار نکند پول بیشتری به او دادم اما این کار نه تنها کمکی نکرد بلکه باعث شد او بیشتر منحرف شود. او در یک چشم برهم زدن از خانه خارج میشد و با پولهایش چیزهایی میخرید که رو ندارم بگویم. آخر چه کسی باور میکند که یک بچه ۶ ساله در عرض پنج دقیقه cd مبتذل بخرد و به خانه برگردد؟

یکبار وقتی به دستشویی رفته بودم، او از خانه فرارکرد. سه روز تمام گم شد. بعد از سه روز خودش به خانه بازگشت. وقتی از او پرسیدیم که کجا بودی؟ گفت: برای تعطیلات رفته بودم شمال! بعدها فهمیدم که در آن چند روز در خیابانها میگشته و شبها را با کودکان خیابانی درپارکها سرمیکرده. هرچه روانشناس و مشاور در تهران بوده او را معاینه کردند. فکر میکردم رفتار او وقتی به مدرسه برود خوب خواهد شد. اما او روز اول مدرسه سر همکلاسیاش را شکست.

درعرض همین چند ماه بیست دفعه از مدرسه فرارکرده است. چند روز پیش هم دوباره فهمیدم که ساسان درکلانتری بازداشت است. وقتی به کلانتری رفتم فهمیدم که او بعد از فرار از مدرسه برای یک دختر ۱۸ ساله مزاحمت,تجاوز ایجادکرده، در ضمن یک بسته حشیش در جیبش بوده است. دختر بیچاره تمام بدنش میلرزید و میگفت که این بچه مثل یک پسر ۲۰ ساله او را مورد آزار قرارداده. من اصلاً نمیدانم آن بسته حشیش را از کجا آورده است.

پدرساسان یک پزشک است و من هم لیسانس حسابداری دارم. در تمام خانواده ما یک نفر وجود ندارد که سابقه کیفری داشته باشد. این بچه برای ما آبرو نگذاشته است. هنوز هفت سال بیشتر ندارد که پروندهای حجیم در دادگاه برایش تشکیل شده است.

من از قاضی پرونده خواستهام که او را چند سال در کانون اصلاح و تربیت کودکان نگاه دارد. البته مطمئن هستم مسوولین آنجا هم از پس این جانور برنمیآیند و او را از آنجا هم بیرون خواهند کرد….»

و اما ساسان با چشمانی که از آن آتش زبانه میکشید و لبخندی زهرآگین مادر را نگاه میکرد انگار از اشک ریختن زن بیچاره لذت میبرد.

روانشناسان پزشکی قانونی هوش ساسان را بیش از کودکان عادی اعلام کردهاند اما این کودک با چنین هوش و ذکاوتی باید در کانون اصلاح و تربیت دوران کودکی را بگذراند.


منبع : http://rahedaneshjou.ir/fa/news/33069

اندر مصائب مسلمانان چین

خب داشتم یه مطلبی رو از سایت آینده آنلاین میخوندم در مورد "کشوری که روزه گرفتن در آن جرم است " که واقعاً تأثر برانگیز بود مثلا اونجا که نوشته بود : 

« دولت چین تجسس های وسیعی علیه مسلمانان ایگور در منطقه شین کیانگ آغاز کرده است. پایگاه اسلام الیوم، اعلام کرد که دولت تدابیر سختی علیه دانش آموزان و دانشجویان در طول روزهای ماه مبارک رمضان به کار گرفته است، و علیه آنان تجسس می کند تا روزه نگیرند.بر اساس اطلاعات موجود دانش آموزان مسلمان در طول دوره تابستان از شرکت در هر نوع فعالیت دینی منع شده اند، همچنین حق ندارند هیچ نوع برنامه دینی بر روی موبایل و یا لپ تاپ شخصی خود داشته باشند. سخنگوی مرکز آموزش یکی از مناطق مسلمان نشین شین کیانگ گفت: دانش آموزان مسلمان موظف هستند در طول ماه رمضان روزهای جمعه نیز در مدرسه حاضر شوند، همچنین تمام مدارس منطقه «تکسی» توافق نامه ای امضا کردند که در اثر آن حق روزه گرفتن از تمام کارمندان آن ها سلب شد. مسوولین دولتی شین کیانگ به مسوولین فروشگاه ها و کارمندان ادارات دستور دادند که از روزه گرفتن در ماه رمضان خودداری کنند، همچنین هیچ کدام از سازمان های دینی حق ندارند در طول ماه رمضان هر نوع فعالیت آموزشی دینی داشته باشند. علاوه بر تمام این ها نیروهای امنیتی به درب خانه ها می روند و به بهانه حفظ امنیت به درون خانه های مسلمانان وارد می شوند، به آنان میوه و نوشیدنی می دهند و آنان را مجبور می کند که این مواد را در حضور مسوولین مصرف کنند و هر کس از چنین دستوری سرپیچی کند به جرم غیرقانونی روزه گرفتن متهم خواهد شد.»


حالا یه سریا تا یه مسلمون به طور شخصی یه غلطی میکنه،همشون رو جو میگیره که اسلام دین خشونته و فولان وبیسار..اما شماهایی ادعای روشنفکریتون گوش فلک رو کَر کرده در مورد این نقض حقوق بشر سازمان یافته که توسط دولت چین صورت میگیره رو اصلا مهم میدونید؟؟اصلا به نظر شما اتفاق خاصی افتاده؟؟

البته در انتهای این مطلب هم گلایه ای از وزارت امور خارجه کشورمون داشتم که طبق قانون اساسی،ایران باید از تمامی مسلمونای سرتاسر دنیا حمایت کنه و نه فقط یه نقطه خاص...چطور میشه که به کشورهایی مثل فلسطین یا لبنان یا سوریه هم کمکهای مالی و هم سیاسی و هم اقتصادی میکنیم ولی بنا به دلایل سیاسی و اقتصادی و هزاران مورد دیگه حتی کوچکترین اسمی از مسلمونای چین و برمه و روسیه نمیاریم چه برسه به این که ازشون حمایت هم بکنیم..؟؟

به راستی چرا ؟؟؟؟


شایعه سازی برای جلوگیری از وزیر اطلاعات شدن یونسی

ابراز مخالفت رهبر انقلاب با وزیر اطلاعات شدن یونسی صحت ندارد و تنها یک شایعه سازی است.

در حالی از دو هفته قبل، شایعاتی مبنی بر ابراز مخالفت رهبر انقلاب با عهده داری وزارت اطلاعات از سوی علی یونسی منتشر شده که اساسا بین روحانی و رهبر انقلاب، جلسه ای که در آن زمینه طرح چنین موضوعی باشد، برگزار نشده است.

حجت الاسلام علی یونسی که بعد از ماجرای قتل های زنجیره ای با نظر مثبت رهبری وزیر اطلاعات شد، از نزدیکترین چهره ها به حجت الاسلام روحانی به شمار می رود و گزینه مورد نظر رئیس جمهور منتخب برای وزارت اطلاعات است.


با این حال برخی گروه های مافیایی که از این موضوع احساس خطر می کنند، از مدتها قبل به صورت گسترده شایعاتی را در افواه و نیز رسانه ها برای حذف حجت الاسلام یونسی منتشر کرده اند و در اقدامی غیرحرفه ای، موضوع  را به رهبر انقلاب منتسب کرده اند.


این در حالی است که روحانی تنها دو دیدار با رهبر انقلاب داشته که یکی در روز بعد از اعلام نتایج بوده و طبعا فهرستی برای کابینه موجود نبوده و دیگری در نشست سران قوا بوده که موضوع آن هم به سوریه اختصاص داشته و اساسا زمینه ای برای اعلام گزینه و اعلام نظر رهبری درباره وزیر اطلاعات وجود نداشته است.

گفتنی است در حال حاضر 3 کمیته سیاسی، اقتصادی و فرهنگی-اجتماعی برای بررسی شرایط کشور و تعیین کابینه تشکیل شده که مسئولیت کمیته سیاسی با آقای یونسی، کمیته فرهنگی-اجتماعی با دکتر صالحی و کمیته اقتصادی با آقای نهاوندیان است.


سخنی با مدیران پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای

خب الان در سایت مقام معظم رهبری گشت و گذار میکردم که نکته ای در مورد تاریخ تولد ایشون نظرمو جلب کرد..

1. در قسمت نگاهی گذرا به زندگینامه حضرت آیت الله العظمی سیدعلی خامنه ای، تاریخ تولد ایشون رو  فروردین ماه سال 1318 شمسی برابر با ۱۳۵۸ قمرى نوشتن که میتونید در این لینک مطالعه کنید.!

 لینک 1 : http://farsi.khamenei.ir/memory-content?id=5467


2. در قسمت تصویری از شناسنامه مقام معظم رهبری تاریخ تولد ایشون رو بیست و چهارم تیرماه سال 1318 نوشتن.

لینک 2 : http://farsi.khamenei.ir/photo-album?id=8799#91106




از مسئولان سایت پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای تقاضا میشه که دقت بیشتری کنند در مورد اطلاع رسانی در خصوص ایشان..یا اگر مورد خاصی هست به ما هم متذکر شن و تا ما در این باره اطلاع رسانی کینم..!

باتشکر

مینی بوس..!

خب بعید میدونم کسی باشه که تا الان سوار مینی بوس نشده و یه مسیری رو باهاش نرفته باشه..!

اما نمیدونم چه حکمتی هست تو ساخت این مینی بوس که.....

 صبح و ظهر و عصر و شبش هیچ فرقی نداره باهم و مسافراش همیشه خسته هستن...


گذشته ها گذشته..!

همیشه و همه گفتن، 
به حدی که شاید دیگه گفتنش یه کلیشه محض باشه
اما یه چیزایی رو هر چقدرم بگی کهنه نمیشن
و یکی از جملات اینه که :
« بهتره به روزایی که برنمیگردن فکر نکنی خب..!»


پس.....
 
هر چیزی نشان از گذشته دارد راباید فراموش کرد
یا اگر فراموشیش برایتان سخت است بــــاید بخشید.
بخــــشید و گـــذشت تا بزرگی رو شما معنا کرده باشید.

رأی ما به دولت تدبیر و امید


دلت خون است و جانت خسته، می دانم...

منم این روزها زین غصه ی بسیار بی تابم...

  ولی امروز، روز غصه و غم نیست...

ز جا برخیز، اندک فرصتی باقی ست...

به یاد هاشمی و خاتمی و مردان با ایمانی ایرانی...

به  جای غصه روی برگ خود بنویس : "روحانی"


همراه شو عزیز

برای مادران ساکن خانه سالمندان..!

جا داره یادی بکنیم از اون #مادرایی که الان تو خانه سالمندان هستن
و بگیم تف به روی اون بچه های بی غیرتشون...!


نوار 8میلیونی، بگم بگم احمدی نژاد پس از رد صلاحیت مشایی است؟

در حالی که تنها نه روز تا آغاز ثبت نام کاندیداهای ریاست جمهوری باقی مانده است، گمانه زنی درباره واکنش احمدی نژاد به رد صلاحیت قابل پیش بینی مشایی به اوج رسیده و در میان برخی اخبار غیررسمی و شایعات، از وجود یک نوار در دستان احمدی نژاد درمورد انتخابات 1388 سخن گفته می شود.

محمود احمدی نژاد در حالی مرتب از افشاگری و بگم بگم دم می زند و از بالازدن پرده ها سخن می گوید که به نظر نمی رسد افشاگری های گذشته وی در حد متهم کردن خانواده روسای قوای مقننه و قضائیه و رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام به مفاسد مالی، در شرایط سخت انتخابات برای او موثر باشد و باید وی از چنته اش برگهای دیگری را رو کند؛ افشاگری هایی که سطح بالاتری نسبت به موارد گذشته داشته باشند.


در این میان، برخی اخبارغیررسمی از آنچه که احمدی نژاد قصد دارد در آخرین دور افشاگریهایش  به آنها اشاره کند، به موضوع انتخابات 1388 اشاره دارد.


بنابر روایت گروهی از فعالان اقتصادی مرتبط با مشایی، برگ برنده احمدی نژاد نواری از مکالمات وی در بامداد 23 خرداد است.

براساس این خبر غیررسمی که تنها در افواه بیان شده و صحتش مورد تایید نیست، در این مکالمات از طرف برخی مسئولان به احمدی نژاد گزارش داده می شود که رای واقعی وی 16میلیون است، اما برای اینکه شائبه تقلب پیش نیاید و اختلاف آرا زیاد به نظر برسد، قرار است 24 میلیون رای اعلام شود. اما  محمود احمدی نژاد به آن مسئولان تاکید می کند همان رای واقعی وی که 16میلیون است، اعلام شود و رای غیرواقعی اعلام نشود.

ادامه نوار مربوط به تماس احمدی نژاد با مسئولان مختلف کشور است که در آن از آنها خواسته شده، از اعلام رای غیرواقعی خودداری شده و همان رای 16میلیونی اعلام شود.

اگر واقعا چنین برنامه ای در دستور کار باشد، در مورد صحت خبر نوار مذکور، سه گزینه مختلف ممکن است:

حالت نخست: نوار مذکور اصالت نداشته و برای جنگ روانی علیه شورای نگهبان و سایر دستگاه های نظام به آن دامن زده می شود.

حالت دوم: نوار مذکور وجود داشته، اما واقعیت انتخابات 1388، متفاوت با آن است و احمدی نژاد قصد دارد با بحث 16میلیون، هم شورای نگهبان و نظام را متهم به تقلب کند و هم جایگاه خود را به عنوان منتخب واقعی مردم حفظ کند و القا نماید وی واقعا در انتخابات 1388 در صندوقها بیشترین رای را داشته است.

حالت سوم:این نوار کاملا واقعیت دارد .

اگرچه تیم احمدی نژاد ممکن است از این موضوع دامن زدن به حالت سوم را دنبال کند، اما به نظر می رسد حالت اول و دوم نزدیکتر به واقعیت باشد. به ویژه آن که موضوع وجود 8 میلیون رای بدون صاحب، پیش از این توسط علیرضا زاکانی، یکی از کاندیداهای فعلی به نقل از محسن رضایی مطرح شده است و نشان می دهد این مساله یکی از شایعات اصلی پشت صحنه انتخابات  1388 بوده است.


زاکانی در جلسه ای در آبان ماه 1388 در دانشگاه امام صادق(ع) که رسانه ای نیز شد، گفته بود: هاشمی در یکی از این دیدارها به ما گفت که رضایی به من گفته، رای درست در این انتخابات 32 میلیون است و 8 میلیون دیگر ساختگی است، روز بعد که ما نزد رضایی رفتیم، ابتدا وی اعلام کرد که گله هایی از بنده دارد که پیش از انتخابات گفته بودم هاشمی رضایی را وارد انتخابات کرده است. زاکانی افزود: من در آن جلسه به رضایی گفتم که اکنون زمان این بحث ها نیست و ضمنا سوال کردم آیا شما بحث 32 میلیونی را به هاشمی گفته ای، چگونه است؟ البته رضایی ابتدا این موضوع را رد کرد، ولی بعد در استدلال هایی که ارائه می کرد چنین برداشت کردیم که این موضوع را گفته است. وی این طور استدلال می کرد که تا ساعت 5 بعداز ظهر تنها 17 میلیون تعرفه مصرف شده و امکان ندارد که بعد از این ساعت 21 میلیون تعرفه مصرف شده باشد.

به هر تقدیر این شایعه صحت داشته باشد یا نه، به نظر می رسد همزمان با تهدیدهای تازه احمدی نژاد، مقامات مسوول نیز فضا را در نظر دارند تا در صورت وقوع چنین مواردی، واکنش مناسب را از خود بروز دهند.


منبع : سایت بازتاب


توضیح کامل امکانات و مشخصات عینک گوگل

بالاخره در هفته گذشته فهرستی از بیانیات و افشاگری‌ها در رابطه با عینک سایبورگ گوگل منتشر شد.Sergey Brin، یکی از موسسان گوگل بیش از دو سال است که درباره گوگل‌گلس صحبت می‌کند. با این وجود ما تا همین هفته حتی از ابتدایی‌ترین حقایق درباره این پلتفرم چیزی نمی‌دانستیم.

Image-Google-Glasses.jpg

گوگل هفته پیش بخشی از حقایق مربوط به این گجت را فاش کرد. به علاوه اطلاعاتی نیز در رابطه با نرم‌افزار، سخت‌افزار و لایسنسینگ این دستگاه انتشار یافت. بالاخره کاربران توانستند دستگاه‌های واقعی را امتحان کنند و در شبکه‌های اجتماعی درباره آن سخن بگویند. و حالا آنچه ما می‌دانیم:

چه کسی اول از همه از گوگل گلس استفاده می‌کند؟

برنده‌های خوش‌شانس: گوگل مسابقه‌ای ترتیب داد و از مردم خواست تا بگویند چرا گوگل گلس را می‌خواهند. گوگل برای برنامه پژوهشی عینکش ۸۰۰۰ نفر انتخاب کرد. گجت‌ها مجانی نیستند و این افراد باید ۱۵۰۰ دلار برای داشتن این عینک بپردازند.

این قیمت لزوما قیمت مصرف‌کننده پس از ارسال این محصول به سایر نقاط دنیا نیست. قیمت فروش این محصول هنوز مشخص نشده.

در کنفرانس توسعه دهندگان ماهِ ژوئنِ گوگل با نام Google I/O که در سال گذشته برگزار شد این شرکت اعلام کرد که گلس را به همه شرکت‌کنندگان آن کنفرانس می‌فروشد. حدود ۲۰۰۰ توسعه‌دهنده که این دستگاه را از طریق فروشگاه آمازون خریده بودند هنوز دستگاهشان را دریافت نکرده‌اند، اما انتظار می‌رود در هفته‌های جاری به عینکشان برسند. تا زمانی که کنفرانس Google I/O بعدی شروع شود، ۱۰۰۰۰ نفر دیگر نیز صاحب گوگل گلس خواهند شد.

طبق اطلاعات درج شده در بخش پرسش و پاسخ گوگل گلس، امکان دارد استفاده از این وسیله موجب خستگی‌چشم یا سردرد شود. گوگل می‌گوید گلس "برای بچه‌ها ساخته نشده" و قوانین استفاده از گوگل به افراد زیر ۱۳ سال اجازه ثبت حساب‌کاربری هم نمی‌دهد.

سخت‌افزار

گوگل گلس هدستی شبیه به عینک است که یک پروژکتور دارد. این پروژکتور تصاویر را به صورت پرتو به چشم راست کاربر ارسال می‌کند و باعث می‌شود تصویر دریافتی کاربر مشابه تصویری از یک صفحه‌نمایشِ با‌کیفیتِ ۲۵ اینچی در فاصله ۲.۵ متری باشد. این پرتوها از طریق یک منشور ساطع می‌شوند. این منشور نور را از پروژکتور کوچک دریافت کرده و به چشم منتقل می‌کند. این منشور شفاف است بنابراین وقتی از درونش نگاه کنیم هم تصویر پروژکتور و هم مسیر عادی دید قابل مشاهده است. برای همین کاربران لازم است برای دیدن صفحه نمایش گوگل گلس رو به بالا و کمی به راست نگاه کنند.

Image-Google-Glasses-2.jpg

گلس یک حافظه ۱۶ گیگابایتی دارد که ۱۲ گیگابایت آن برای نصب اپلیکیشن قابل استفاده است. صدای دستگاه نه از طریق گوش‌ها بلکه توسط انتقال از استخوان جمجمه به پرده صماخ کاربر شنیده می‌شوند.

این عینک میکروفون‌های توکاری دارد که صدای کاربر را به خوبی خذف کرده و صداهای دورتر را دریافت می‌کنند. این ویژگی احتمالا برای حفظ حریم اطرافیان کاربر و همچنین تقویت قدرت تشخیص صدای کاربر است.

سمت راست گلس یک تاچ‌پد وجود دارد که به کاربر اجازه می‌دهد با کشیدن دست و یا ضربه‌های ملایم دستگاه را کنترل کند. طبیعتا گلس به اینترنت هم وصل می‌شود، به علاوه امکان ارتباط با کلیه تلفن‌های بلوتوث‌دار از طریق Wi-Fi و بلوتوث وجود درد.

طبق گفته‌های گوگل پس از هر بار شارژ و با میزان استفاده متوسط، باتری دستگاه برای یک روز قابل استفاده است. با این حال استفاده از قابلیت نمایش ویدئو باعث می‌شود باتری زودتر تمام شود. یکی از کاربران می‌گوید به صورت تخمینی ضبط یک ویدئوی کمتر از هفت دقیقه ۲۰ درصد از شارژ باتری را مصرف می‌کند.

دوربین عینک ۵ مگاپیکسلی است و فیلم‌ها را با کیفیت 720p می‌گیرد. گلس به همراه یک کابل USB میکرو و یک شارژر به فروش می‌رسد. این عینک در پنج رنگ عرضه می‌شود: ذغالی، نارنجی، طوسی، سفید و آبی آسمانی.

نرم‌افزار

بنا به اظهارات Larry Page مدیرعامل و یکی از موسسین گوگل در هفته قبل، سیستم‌عامل گلس اندروید است. البته نسخه اندرویدی گلس نسخه‌ای منتخب است و با سیستم‌عامل تلفن‌های هوشمند متفاوت است. به بیان دیگر، اپلیکیشن‌های تلفن‌های هوشمند اندرویدی روی گلس اجرا نمی‌شوند و (حدس ما این است که) اپلیکیشن‌های گلس هم روی تلفن‌های هوشمند اجرا نخواهند شد.

Image-Google-Glasses-3.jpg

گلس با یک اپلیکیشن مخصوص اندروید با نام مای‌گلس روانه بازار می‌شود که از طریق آن می‌توان پیام‌ کوتاه و پیام GPS ارسال کرد. احتمال دارد اپلیکیشن مای‌گلس برای پلتفرم‌های دیگر هم بعدها وارد بازار شود. توسعه‌دهندگان و برنامه‌نویسان می‌توانند اپلیکیشن‌هایی تولید کنند که گوگل آن‌ها را "Glassware" می‌نامد. البته این امکان وجود داردکه این اپلیکیشن‌ها مختص اجرا روی اندروید باشند و نه فقط مخصوص گلس.

نحوه کار گوگل گلس

رابط کاربری گوگل گلس بر مبنای "کارت" طراحی شده است؛ تکه‌های کوچک اطلاعات شبیه به کارت‌های موجود در Google Now. این کارت‌ها در ساختار یک تایم‌لاین قرار گرفته‌اند و کاربر می‌تواند با حرکت دستش روی تاچ‌پد گلس اطلاعات این کارت‌ها را بررسی کند.

کارت‌ها به‌دست توسعه‌دهندگانی که برای گلس نرم‌افزار می‌نویسند تولید می‌شوند و از طریق اپلیکیشن‌هایی که آن‌ها می‌سازند و کاربران می‌توانند نصبشان کنند وارد گلس می‌شوند. کارت‌ها می‌توانند در تایم‌لاین جایی را به خود اختصاص دهند و کاربران می‌توانند با پین کردن این کارت‌ها باعث شوند در طول زمان کارت‌ها باز هم در دسترس باشند.

Image-Google-Glasses-4.jpg

علاوه بر ارائه اطلاعات، کارت‌ها تعامل کاربر را ساده کرده و می‌توانند آن‌ها را با سایر کاربران گلس به اشتراک بگذارند. کاربران همچنین می‌توانند با فرمان‌های صوتی و یا با استفاده از تاچ‌پد عکس یا فیلم بگیرند.

آن‌ها باید فرمان‌های خود را با جمله "OK, Glass" شروع کنند. این فرمان دستگاه را بیدار کرده و آن را برای پذیرفتن فرمان‌ها بعدی آماده می‌کند.

کاربران با گفتن جمله‌های "take a picture"، "get directions to" یا "make a call to" می‌توانند به راحتی به گلس دستور دهند تا کارهای دلخواهشان را انجام دهد. به‌علاوه کاربران با استفاده از فرمان‌ها صوتی می‌توانند هنگ‌اوتی در گوگل پلاس آغاز کرده، از Google Now استفاده کنند، در اینترنت جستجو کنند، متن ترجمه کنند، از وضعیت آب‌و‌هوا مطلع شوند و اطلاعات پروازها را ببینند.

اگر کاربر به کسی زنگ بزند و یا ایمیل و پیامک ارسال کند، این ارتباط فقط با گلس صورت نمی‌گیرد بلکه یک تلفن‌هوشمند هم در این امر دخیل است.

گلس به همراه یک عینک آفتابی که به صورت گیره‌ای روی آن سوار می‌شود عرضه می‌شود. ممکن است گوگل در آینده با برندهای Ray-Ban یا Warby Parker همکاری کند و عینک‌های طبی را هم روی گلس ارائه کند. امکان دیگر این است که گوگل محصولی ارائه کند که روی عینک‌های معمولی سوار شود و گلس را بسازد.

قوانین استفاده

گوگل در هفته گرشته قوانین Google Mirror API را منتشر کرد. کاربران اولیه گلس نمی‌توانند بدون اجازه گوگل، گلس خود را به کسی قرض داده یا واگذار کنند. در صورت تخطی کاربران، گوگل این حق را دارد که از راه دور دستگاه را غیرفعال کرده و به متخلفان غرامتی پرداخت نکند.

گوگل کسب درآمد توسط توسعه دهندگان را نیز ممنوع کرده است. مبلغی برای اپلیکیشن ها پرداخت نمی شود، اجازه نمایش تبلیغات هم وجود ندارد. اپلیکیشن‌های Glassware به جای اینکه روی گلس اجرا شوند روی cloud اجرا می‌شوند.

هیچ تاریخی برای ارسال گلس به سایر نقاط دنیا تعیین نشده، قیمت فروش این محصول نیز مشخص نیست اما برخی می‌گویند گلس حداقل تا آخر امسال و نهایتا تا آخر سال آینده به فروش گذاشته خواهد شد. این حقایق به ما چه می‌گویند؟ به طور کلی، حقایقی که هفته پیش درباره گلس منتشر شدند این موضوع را می‌رسانند که گوگل در رابطه با این پلتفرم رویکردی بسیار محافظه کارانه و سفت و سخت در پیش گرفته است. درعوضِ بمب باران دستگاه با قابلیت‌ها و عملکرد‌های مختلف، دستگاه به تعداد محدودی قابلیت معمول و قدرتمند تجهیز شده است. به جای انتشار عمومی، گوگل این عینک عجیب و غریب را تنها در اختیار ۱۰۰۰۰ کاربر قرار داده و حق قرض دادن و فروشش را هم از آنان صلب کرده است. به زبان دیگر، گوگل دارد در مورد محصول جدیدش رویکردی اپل وار در پیش می‌گیرد که بهترین راه برای محصولی "متفاوت" همچون گوگل گلس است.

اندر حکایات سریالای ترکی شبکه جم

تو این سریالای ترکی شبکه جم، مَردای تُرک، خیلی تنوع طلبن، ولی در عین حال اصلا رعایت مسائل بهداشتی و پیشگیری رو انجام نمیدن و اصولاً کانسپت کاندوم هم در سرزمینشون ناشناخته است که به هرکی میرسن یه بچه به ارمغان میارن براشون...!





اندر احوالات قوم آریایی

خب امروز داشتم تو فیسبوک چرخ میزدم که یه پیج به اسم «دیالوگ های ماندگار حامد بهداد» با چیزی درحدود 36000 لایک توجه منو جلب کرد و یکم منو به فکر برد..


1. اینکه حامد بهداد بازیگر خوبیه نمیشه حرف نامربوطی زد اما یه سوال پیش میاد و اونم اینه که اون دیالوگایی رو ایشون ادا میکنن کار نویسنده فیلمنامه است و حامد بهداد کمترین نقش رو در این بین، یعنی بیان اون دیالوگا داره...! 


2. واقعا در این دهه های اخیر چندتا فیلم ماندگار داشتیم در سینمای ایران و از اون تعداد چندتاشو حامد بهداد در اون ایفاگر نقشی بود؟؟که حالا بخواییم پیجی تحت اون عنوان رو براش بزنیم؟


بیاییم یکم به کارایی که میکنیم فکر کنیم



خواننده «گانگنام استایل» دوباره رکوردها را زد.

«سای» ستاره موسیقی پاپ کره جنوبی، با موزیک ویدئو جدیدش رکورد جاستین بیبر را شکست.
قطعه جدید این خواننده که «جنتلمن استایل» نام دارد در اولین روز انتشار در یوتیوب حدود 18 میلیون بازدید داشته که این رقم در برابر یکی از آثار جاستین بیبر که در روز انتشار فقط 8 میلیون بازدید را به خود اختصاص داده، موفقیت دیگری برای «سای» محسوب می شود.


 «سای» پیش از این قطعه ای با نام «گانگنام استایل» منتشر کرده بود که تاکنون بیش از یک میلیارد دفعه مورد بازدید کاربران اینترنتی در «یوتیوب» قرار گرفته است. کلیپ «سای» اولین قطعه ویدیویی است که به این رکورد دست پیدا کرده است.

مادر....!

توی بی حواسی های همه،

همیشه یکی هست که حواسش به همه چیز هست...!

یعنی باید باشه، نباشه نمیشه، الزامیه بودنش...!

 و اون کسی نیست جز مادر..