میخواهم خواب اقاقیاها را بمیرم.
خیالگونه
در نسیمی کوتاه
که به تردید میگذرد
خواب اقاقیاها را
بمیرم.
میخواهم نفس سنگین اطلسیها را پرواز گیرم.
در باغچههایِ تابستان،
خیس و گرم
بهنخستین ساعاتِ عصر
نفس اطلسیها را پرواز گیرم.
حتی اگر
زنبق کبود کارد
بر سینهام
گل دهد –
میخواهم خواب اقاقیاها را بمیرم در آخرین فرصتِ گل،
و عبور سنگین اطلسیها باشم
بر تالارِ ارسی
بهساعت هفت عصر.
- احمد شاملو
بهروز
چهارشنبه 4 اردیبهشتماه سال 1392 ساعت 11:18